ما در عکسها زندگی میکنیم

من از سالهای دور عاشق عکسهای سیاه و سفید بودهام. اما برای عماد عکسهای سیاه و سفید غمانگیز و دلهرهآورند. او از همان روز اول آشناییمان مؤدبانه فاش کرد که از سه چیز در دنیا خوشش نمیآید؛ بعدها توی خلوتمان گفت که حتی از این سه چیز هراس دارد: عکسهای سیاه و سفید، موزههای بزرگ، سلسله قاجار. گفت که همه اینها او را به یاد ارواح کابوسهای کودکیاش میاندازند؛ به یاد روزهای بیبرقی زمان جنگ و به یاد دندانهای مصنوعی مادربزرگش که وقت خواب توی لیوان آب بالای سرش بود.
ما در عکسها زندگی میکنیم
من از سالهای دور عاشق عکسهای سیاه و سفید بودهام. اما برای عماد عکسهای سیاه و سفید غمانگیز و دلهرهآورند. او از همان روز اول آشناییمان مؤدبانه فاش کرد که از سه چیز در دنیا خوشش نمیآید؛ بعدها توی خلوتمان گفت که حتی از این سه چیز هراس دارد: عکسهای سیاه و سفید، موزههای بزرگ، سلسله قاجار. گفت که همه اینها او را به یاد ارواح کابوسهای کودکیاش میاندازند؛ به یاد روزهای بیبرقی زمان جنگ و به یاد دندانهای مصنوعی مادربزرگش که وقت خواب توی لیوان آب بالای سرش بود.
ما در عکسها زندگی میکنیم